روشنفکری و روشنفکران از دیدگاه امام خمینی (ره) (قسمت چهارم)
روشنفکری و روشنفکران از دیدگاه امام خمینی (ره) (قسمت چهارم)
نويسنده: حجر اکبری زادگان
*راههاي مقابله با توطئه هاي روشنفكران*
* حضرت امام خميني (قدس سره): نترسيد از غرب، اراده كنيد، دانشمندهاي ما نترسند از غرب، اساتيد دانشگاه ما نترسند از غرب و جوانان ما نترسند و اراده كنند، در مقابل غرب قيام كنند.باور امكانات و تواناييهاي خود: چقدر براي يك مملكتي عيب است و سرشكستگي كه دستش را دراز كند طرف آمريكا كه گندم بده، كشكولي گداييش را باز كند پيش دمشنش و از او بخواهد كه رزقش را بدهد، چقدر براي ما سرشكستگي دارد. تا - بناي بر اين- اين ملت بناي بر اين نگذارد كه كشاورزيش را تقويت كند و بسازد به آن كه خودش به دست مي آورد، ما نمي توانيم استقلال پيدا كنيم. اگر بخواهيم يك كشور مستقل داشته باشيم محتاج به غير نباشد، بايد آن كشاورزش و آن كارگرش و آن كارمندش و همه قشرها بناي بر اين بگذارند كه ما خودمان يك موجودي هستيم، يك آدمي هستيم، مملكتمان هم يك مملكتي است، همه چيز هم دارد يك مملكت غني است و همچو كردند كه ما بايد در آنجايي كه آبها دارد هرز مي رود و زمينهاي سرشار هست كه همه چيز از آن مي شود ايجاد بشود، زمينها افتاده باشد و آبها هم هرز برود. اين يكی از كارهاي استعماري بوده.
نهراسيدن از مخالفت روشنفكران و كنار گذاردن آنها: شماهم از اين تيپهاي روشنفكري كه هميشه با سرقلمشان مشغول يك فسادكاري هستند از اينها هيچ وقت نترسيد، اينها مي خواهند بهانه اي دستشان بيايد، هرچه دلشان بخواهد بگويند. از اول كه اين نهضت شروع شد كه روبه رشد و ترقي گذاشت، اين طايفه(البته نه همه شان اما آنهايي كه سوء قصد دارند و غربزده هستند)، آنها مشغول فعاليت بر ضد انقلاب بودند، هر مطلبي پيش مي آيد اينها يك سنگي جلوي پا انداختند. بايد از اينها شما هيچ ملاحظه اي نكنيد و از اين كه يك دسته اي مثلاً مخالفت با شما بكنند ابداً باكي نداشته باشيد. البته هر كار مهمّي يك دسته مخالف دارد. شما با قاطعيت در آن جا اشخاصي كه مي بينيد در آنجا فاسد هستند، اشخاصي كه در آنها توطئه گر هستند، بايد با شركت همه اين نهادهاي اسلامي، آنها را كنار بگذاريد و نگذاريد فعّاليّت بكنند.1
استقلال فكري شرط اول استقلال است: ما تا نفهميم اين مسايل را، توجه نكنيم به اين مسايل و خودمان را نيابيم، اين گمشده را پيدا نكنيم، اين مغزي كه گم شده است و به جاي او يك مغز ديگر نشسته عوضش نكنيم نمي توانيم مستقل بشويم. استقلال مغزي شرط اول استقلال است. استقلال فكري شرط اول استقلال است ما اگر بخواهيم، همه، همه ملّت ما ادراك اين معنا را كرده باشند كه همه چيزها را اينها برده اند و ما اينها را بيرون كرديم، بايد خودمان، خودمان را نگه داريم، اگر اين نشود، بعدها باز همان مسايل كم كم باتدريج (حوصله آنها زياد است) با تدريج همين مسايل سابق تحميل ما مي شود.2
جلوگيري از آزاديهاي به شكل غربي به وسيله همه اقشار و مسؤولين: اكنون وصيت من به مجلس شوراي اسلامي در حال و آينده و ریيس جمهور و رؤساي جمهور ما بعد و به شواري نگهبان و شواري قضايي در هر زمان آن است كه نگذارند اين دستگاهها خبري و مطبوعات و مجلّه ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همه بدانيم كه آزادي به شكل غربي آن موجب تباهي جوانان و دختران و پسران مي شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است و تبليغات و مقالات و سخنرانيها و كتب و مجلّات برخلاف اسلام و عفت عمومي و مصالح كشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگيري از آن واجب است و از آزادي هاي مخرب بايد جلوگيري شود و از آنچه از نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسير ملت و كشور اسلامي و مخالفت با حيثيّت جمهوري اسلامي است، به طور قاطع اگر جلوگيري نشود، همه مسؤول مي باشند، و مردم و جوانان حزب اللهي اگر برخورد به يكي از امور مذكور نمودند، به دستگاههاي مربوط رجوع كنند و اگر آنان كوتاهي نمودند، خودشان مكلّف به جلوگيري هستند، خداوند تعالي مددكار همه باشد.3
بيرون آوردن مسلمانان از اشتباه القايي روشنفكران در مورد جدايي دين از سياست و معنويت از سررشته داري دنيا: اينجانب در اين وصيت نامه به اشاره مي گذرم ولي اميد آن دارم كه نويسندگان و جامعه شناسان و تاريخ نويسان، مسلمانان را از اين اشتباه بيرون آورند. و آنچه گفته شده و مي شود كه انبياء (عليهم السلام) به معنويات كار دارند و حكومت و سررشته داري دنيايي مطرود است و انبياء و اولياء و بزرگان از آن امتراز مي كردند و ما نيز بايد اين چنين كنيم اشتباه تأسف آوري است كه نتايج آن به تباهي كشيدن ملّتهاي اسلامي و بازكردن راه براي استعمارگران خونخوار است. زیرا آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه جویی و انگیزه های منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نموده اند جمع آوری ثروت و مال و قدرت طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامة عدالت اجتماعی همان است که مثل سلیمان بن داود و پیامبر عظیم الشأن (ص) و اوصیاء بزرگوارش برای آن کوشش می کردند از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادت است، چنانچه سیاست سالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هشیار ایران به دید اسلامی این توطئه را خنثی نماید و گویندگان و نویسندگان متعهّد به کمک ملّت برخیزند و دست شیاطین توطئه گر را قطع نمایند.4
* نصیحت به روشنفکران*
*حضرت امام خمینی (قدس سره)* هرچه به سر این ملّت آمد از این فرهنگ غربی آمد، هر انحرافی که برای جوانهای عزیز ما پیدا شد به واسطه فرهنگ غربی بود. روشنفکرها توجه کنند به این که مهلت بدهند یک چند سالی هم فرهنگ اسلامی باشد.بیدار شدن روشنفکران که عامل ابرقدرتها نیستند و روی آوردن آنان به فرهنگ اسلامی: روشنفکرهایی که عامل ابرقدرتها نیستند لکن اعمالی می کنند، صحبتهایی می کنند که /در نتیجه/ همان نتیجه عُمّال آنها را می دهد، بیدار بشوند، توجه بکنند به این که یک مملکت اسلامی است، یک مملکتی است که مال خودتان شده است، مستقل است، وابسته به هیچ جا نیست، کاری نکنید که این وابستگی ای که گسسته شده است دوباره پیوند بشود. دعوت به اسلام بکنید، دعوت به صلاح بکنید، دعوت به تجهیزات سلاحی بکنید، دعوت به فرهنگ اسلامی بکنید. این – فرهنگ- فرهنگهای غربی را بیش از 50 سال است که شما دیدید و هرچه بر سر این ملّت آمد از این فرهنگ غربی بود. روشنفکرها توجه کنند به اینکه مهلت بدهند یک چند سالی هم فرهنگ اسلامی باشد، تجربه کنند ببینند که با فرهنگ اسلامی چه خواهد شد.5
مطالعه روی مبانی اسلام و جایگزین آن با کج اندیشیها: روشنفکرانه متعّهد و مسؤول! بیایید تفرقه و تشتّت را کنار گذارید و به مردم فکر کنید و برای نجات این قهرمانان شهید داده، خود را از شرّ «ایسم» و «ایست» شرق و غرب نجات دهید. روی پای خود بایستید و از تکیه به اجانب بپرهیزید. طلّاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید دقیقاً روی مبانی اسلام مطالعه کنند و شعارهای گروههای منحرف را کنار بگذارند و اسلام عزیز راستین را جایگزین تمام کج اندیشی ها نمایند. این دو دسته باید بدانند اسلام خود مکتبی است غنی که هرگز احتیاجی به ضمیمه کردن از مکاتب (غیر) آن نیست همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه ثمره تلخ این نوع تفکر در سالهای آینده روشن می گردد. با کمال تأسف گاهی دیده می شود که به علت عدم درک صحیح و دقیق مسایل اسلامی، بعضی از مسایل را با مسایل ماکسیستی مخلوط کرده اند و معجونی به وجود آورده اند که به هیچ وجه با قوانین مترقّی اسلام سازگار نیست. دانشجویان عزیز! راه اشتباه روشنفکران دانشگاهی غیرمتعّهد را نروید و خود را از مردم جدا نسازید.6
منابع:
1- روشنفکری و روشنفکران در ایران –از دیدگاه حضرت امام خمینی (قدس سرّه) جمع آوری و تدوین: موسسه فرهنگی قدر ولایت نوبت چاپ: اول 1377
2- وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی (قدس سرّه)
3- صحیفه نور جلدهای 3و4
4- صحیفه نور جلدهای 6و5
5- صحیفه نور جلدهای 7و8و9
پی نوشت ها:
1. صحیفه نور جلد 6 صفحه 373
2. حضرت امام خمینی –قدس سره- وصیت نامه سیاسی- الهی
3. صحیفه نور جلد 6 صفحه 373
4. حضرت امام خمین قدس سره وصیت نامه سیاسی- الهی
5. حضرت امام خمینی قدس سره. وصیت نامه سیاسی- الهی
6. صحیفه نور جلد 8 صفحه 70
7. صحیفه نور جلد 7 صفحه 141
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}